بنام خدای زیباییها سلام ودرودبردوستان نخبگی ونخبگان پولساز .شکرخداوسپاس مخصوص اوبابت نعمتهای بیکران او.من تاآخرگام ۸ راطی کردم آماتوری مکررمیطلبد سعی میکنم خودم رابازسازی کنم خودم راازافکارزائدومخرب تخلیه ورها کنم .رابطه ام باخدابهترشده معجزات ریزودرشت زیادی هرروزدرزندگی من رخ می‌داده اماحواس من به اونها نبوده خدا راشکر وباقرارگرفتن درمسیر تکامل چندمعجزه جدید برام رخ داده جورشدن پول ترانس قوت قلبم وآرامش پیداکردن حس خوب .پاک کردن رنجشها وکینه ها اعتقادبه تقدیر وسرنوشت .اما امروز لغزش‌های زیادی داشتم چندبارعصبانی شدم یادم که آمد خارج شدم دائم ذهن سرکشم مشغول خیال پردازی وتوهمات وگذشته هامشد خارج میشدم دوباره ازطرف دیگه خارج مشدچندموردغیبت کردم بعداستغفاروتوبه کردم پیش داوری وقضاوت کردم.بدبین شدم وبدگوئ حساب مشتری خاصی راکردم .خلاصه خیلی باید روخودم کارکنم اما یک موردخرید ضروری که پول نداشتم اما ازهزینه کردن نترسیدم ارادتمندشما نوربخش

باسلام خدمت همه عزیزان
متاسفانه مدتی گرفتاریام زیادشد وبیماری فقر بهم غلبه کرد وازمسیر تکامل عقب افتادم الان که نوشته های شما راخواندم حالم بهتر شده وتصمیم گرفتم بقیه نخبگان یک را که هم اکنون فصل هفتمم راببینم وبه خودسازی ادامه بدم
درهمه حال خداراشکر

❤️با سلام خدمت استاد عزیز و تیم پشتیبانی و تمام دوستان نخبه من قبلا از رانندگی در جاده با مسافت طولانی ترس داشتم ولی امروز با توکل بر خدا این کارو انجامش دادم و ترسم ریخت و اینکه منی که حقوقم تا به حال طبق قانون کار بوده الان با کمک خدا یه پیشنهاد کاری با حقوق ۶۰تومن در ماه تو استانبول بهم شده که قراره به اونجا بریم و امروز با جمعی از دوستان استخر رفتیم کلی لذت بردیم🙏❤️

سلام خدایا ازت ممنونم برای کرایه وپول پیش خونه هر چقدر حساب میکردم جور در نمیومد پول کم میاوردم از چند روز قبل طبق گام های پولسازی ترسم رو رها کردم به همکارام صبحانه دادم رفتم نانوایی شخصی پول نداشت براش حساب کردم و گفتم به جاش یه دعای مشتی کن رفتم میوه فروشی اندکی میوه خریدم بقیه پول رو نگرفتم گفتم به جاش یه دعای مشتی کن برای گربه ها و سگ ها از گوشت فروشی براشون گوشت گرفتم موقع غذا دادن بهشون میگفتم برام دعای کنید خدایا شکرت بازم معجزت رو دیدم سپاسگزارم

سلام عزیزان من وقتی گام ها رو میبینم کارهایی که میخوام انجام بدم به شک میوفتم که درسته یا نه.مثلا دوسال هست که یه خونه ایی ساختیم برای فروش که مجبور شدیم ماشینمون رو بفروشیم و کلی قرض و طلبکار داریم دیگه خسته شدیم از بی وسیله بودن و طلبکار داشتن.گاهی خیلی دعا میکنم و نذر و نیاز میکنم که فروش بره،گاهی هم رها میکنم و بی‌خیالش میشم ولی از طرفی میگم نمیدونم کار درست چیه؟ باید دعا کنم یا باید تسلیم باشم.نذر کردن کار درستی هست یا اشتباه؟ البته بیشتر به خاطر اینکه پول مردم رو بدیم برن میخوام فروش بره

با سلام با اینکه تازه وارد دوره شده ام ولی با همین قدرت دعا اولا ارامش قابل توجهی را در زندگب حس میکنم واز طرفی سر نخهایی ناشی از موفقیتهای معنوی ومالی را شناسایی مینمایم .پس با امید واطمینان به جلو میروم.

سلام به همه دوستان عزیزم و استاد محمدی عزیز امروز یه کار که چند روز پیش شروع کردم به پایان رسید و خدا شکر سود خوبی برام داشت واین از لطف خداست و تمرین های دوره نخبگان پولساز که این آگاهی را مدیون آموزش های استاد محمدی هستم ممنون از زحمات استاد عزیزم و خدا را شکر می‌کنم و سجده شکر به جا می آورم

سلام دوستان خوبم
یک فکری به ذهنم رسید دوست داشتم با شما به اشتراک بگذارم، حس خوبی بمن داد.
به شخصی که صاحب یک مقام سیاسی مهم توی دنیا هست فکر کنید، در هر کشوری که دوست دارید و بنظرتون اون شخص خیلی خفنه و صاحب قدرت بزرگیه، تصور کنید گوشیتون زنگ بخوره و ایشون صحبت کنه و بگه چه کاری میتونم براتون انجام بدم؟ بعد از تماس خیلی حس عجیبی خواهید داشت و چقدر به خودتون می بالید، به احتمال زیاد این اتفاق رو معجزه غیر قابل باور، نقطه عطف زندگی و مهمترین خاطره عمرتون بدونید!
حالا تصور کنید خدا با اون مملکت گسترده که بین دوتا کهکشانش فقط میلیونها سال نوری فاصله هست نه تنها گفته که هر چه بخوای برات فراهم میکنم بلکه گفته عاشقتم، یعنی صاحب این مملکت بدون انتها و قدرت غیر قابل تصور با اینهمه تعدد موجودات، فقط عاشق توئه، بله دقیقا تو، تازه اون موجودات همه در حال تسبیح هستن و نافرمانی نمیکنن. این موضوع شاید موجب اعتراض بقیه موجودات بشه، شاید بخدا بگن که آخه این آدم چی داره که اینهمه عاشقشی؟ اینهمه نافرمانی میکنه، مطیع نفسشه، عاشق ما باش که مخلص توییم
خدا در جواب میگه من عاشقشم شما نمیدونید این آدم چیه!
واقعا چه مقام عظیمی داریم و چه افتخاری باید بکنیم، در واقع درک این اتفاق نقطه عطف زندگی ماست. البته اگر بدانیم!