سلام به همگی دوستان امیدوارم شب همگی بخیر باشه چند وقتی میشه که فعالیتی در کلوپ نداشتم و سردرگمی شدیدی داشتم و تمام مسئله ام در مورد انتخاب شغل بود اینکه میخواستم فقط با اراده ی شخصی خودم شغلی انتخاب کنم که باب میلم و رسالت شخصیم باشه و این باعث شده بود که از کارم بیکار بشم و تا مرز افسردگی پیش برم که خدارو شکر و سپاس فراوان با نشانه ها و پیام هایش بهم الهام کرد که فقط باید تسلیم اراده ی او بشم و صبور باشم که خوشبختانه با لطف خدای عزیزم امروز برگشتم سر همون کار قبلیم دوباره و این برام ی درس زندگی شد.
و من در این مدت که بیکار بودم خدا رو به اینگونه تجربه کردم که با هر وسیله ای چه از زبان مردم چه در پاراگراف کتاب چه متنی در فضای مجازی و‌… راه درست و درس رو به آدم نشون میده

سلام به همه دوستان عزیز
امروز بعد از خوندن نماز صبح و دعا روزم را با رسوندن روزی یکی از بنده های خدا شروع کردم
یکی از کلیپ ها رو در مسیر گوش دادم و از خداوند خواستم که بهم آرامش بده دم ظهر که شنیدم یکی از نزدیکان طومور مغزی داره و ره هاش آب آورده بیماری فقر به شدت بهم حمله کرد خدایا این احساس چرک نامیدی و ترس رو ازمن بگیر و کمکم کن در درک حقیقت کائنات آگاه بشم و فقط به تو اعتماد کنم و فقط تو را بپرستم و بس. دوستان التماس دعا دارم

سلام به بندگان در خدمت خدا 💖 چند روز پیش چند تا فایل آموزشی و فن بیان که صدای گوینده ش آرامش بخش بود دانلود کردم و دیروز و امروز گوش کردم . 🙏 روال زندگیم داره بهتر از قبل پیش میره و کارهام و برنامه‌هایی که دوست دارم انجام بشه ، به موقع مناسبش انجام میشه ، و این باعث شده به خدام بیشتر اطمینان کنم . // شبا سعی میکنم قبل از خواب به موفقیتهایی که خدا لطف کردند و در طول روز بهم دادند فکر کنم و احساس خوبی داشته باشم و کارهای خوبی که در طول روز انجام دادم رو مثل اینکه کسی رو قضاوت نکردم یا کنترل نکردم رو مینویسم .// دارم سعی میکنم تمرین لبخند زدن کنم که لبخندم دائمی بشه 😊😄 نمیدونم چقدر میتونم ؟!! 🤔😏😏 چون بعضی وقتا ممکنه آدم با ترسهای درونیش ظاهر چهره ش بدون اینکه متوجه باشه یه کم فشرده بشه . /// خدایا شکرتون ، ممنونم که سرنوشتمو میسازین . ممنونم به خاطر همه ی نعمتهاتون 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏💖💖💖💖💖

با سلام امروز بعد نماز صبح مراقبه و سپس دعا انجام دادم و بعد کمی استراحت کرده و در این زمان که مشغول استراحت بودم خود مشغولی ذهنی به سراغم آمد چون شب گذشته جلسه قرض الحسنه داشتم و بعلت پرداخت نکردن مبلغی از وام ضروری مورد سئوال اعضا قرار گرفته و کمی اعصابم بهم ریخت یک لحظه داشتم از کوره در میرفتم و خواستم جلسه را ترک و یا انصراف از جلسه را عنوان نمایم ولی این جمله را با خالق هستی در میان گذاشته که آبرویم پیش اعضا رفته من دیگر نمیدانم چیکار کنم خودم را به او سپردم آرام شدم و تا پایان جلسه حضور داشتم ولی هنوز دلخور بودم صبح هم خود مشغولی دوباره به سراغم آمد که انصراف خودرا به حسابدار اعلام و دیگر از ماه بعد شرکت نکنم ولی باز از خدا خواستم که راه را نشانم دهد بعداز آن به دلم افتاد که کمی صبور باشم تا این مشکل حل شود .

سلام و درود خدمت عزیزان.
امروز صبح ۶ بیدار شدم، تا ۷ صبح کاری نکردم و همینجوری نشستم. ساعت ۷که شد مراقبه و دعا رو انجام دادم و بعد که شبها تمرین می‌نویسیم و صبحها باید بخونیم اونو انجام دادم.
بعد هم یک جلسه از نخبگان یک رو تماشا کردم.
بعساعت ۸ شد بلند ش م پسرمون حاضر کردم بردم پیش دبستانی و همون ۳۰ دقیقه پیاده روی همون تمرین عملی گام ششم رو انجام دادم.
الان هم اومدم خونه دارم بعد از مدتها یک صبحانه عالی درست میکنم که بخورم .
که این هم یکی از تمرین های این جلسه هست که استاد گفت در مورد خورد و خوراک و جسممان هست.
ماشاالله خدا رو شکر حالم خیلی خوب هست.
خدایا شکرت.