قانون پرایس
این مقاله به همت تیم محتوای گروه آموزشی امیر محمدی نگارش شده. در حین مقاله سعی شده اطلاعات مفید، کاربردی و علمی به شما داده شود اما بخاطر داشته باشید مقاله زیر توسط خود استاد محمدی مورد بازنگری قرار نگرفته است فلذا توسط ایشان تایید یا رد نمیشود، مرجع اصلی برای شما مباحثات مطرح شده توسط شخص استاد محمدی در آموزش ها هستند و نه مقالات. لزوم مطالعه مقالات زیر در کنار ارائه زاویه دید جدید به زندگی، برای تمرین ذهن آگاهی و تمرین دادن بخش خودآگاه ذهن شماست اما حتما بخاطر داشته باشید که محتوا را با آموزه های اصلی تطابق دهید.
اینجا قراره کنار هم از یک سری اصول پیروی کنیم و قوانینی رو رعایت کنیم که منجر به تغییرات بزرگی میشن. میخوایم اینجا کنار همدیگه رشد کنیم و به موازات دوره ی نخبگان پول سازی از یک سری علوم استفاده کنیم که منجر به شناخت بهتر خودمون و استعداد هایی که داریم بشن؛ در کنارش تصمیمات بهتری هم بگیریم. اگر توی دوره ی نخبگان پولسازی شرکت کردین و از دانشجوهای ما هستی، دوره را به عنوان مرجع در نظر بگیر و این رشته مقالات رو هم دنبال کن اما اگر هنوز ثبت نام خودتو تکمیل نکردی افتخار میکنیم که تاثیر مثبت کوچکی در زندگی تو داشته باشیم.
میخوایم مطالعات وسیع و تجربیات خودمون رو در اختیارت قرار بدیم تا اگر تصمیمتو گرفتی بتونی تحول بزرگی در زندگیت بوجود بیاری و در آخر خوشحال میشم نظرت رو بگی و سوالاتی که داری رو ازمون بپرسی
خب کافیه مقدمه رو بیش از این کشش ندیم بریم سراغ اصل مطلب
اصل پرایس (price’s law)
این عنوان از نام درک جی دسولا پرایس گرفته شده که در سال 1963 کاربرد این اصل رو در علم کشف میکنه حالا بریم ببینیم ربطش به پول چیه
یکی از مفاهیمی که خیلی گسترده تو فضای اینستاگرام و شبکه های اجتماعی به گوشت رسیده بیپایانی نعمت هاست اصلی به اسم مَتی که حتی راندا برن هم میاد توی کتاب معجزه شکرگزاری ازش استفاده میکنه :«به هر که دارد، بیشتر داده خواهد شد؛ و از انکه ندارد، همان که دارد نیز گرفته خواهد شد.» (انجیل مَتی،25:29) و اصلا کلی از دوره ها از همین منشاء گرفته و به مخاطب ارائه میشه.
شاید تو نگاه اول بگی وای این که عادلانه نیست و از این دست صحبت ها
اما بیایم تمام باورهای غیر علمی رو بذاریم کنار ما اینجاییم چون ممکنه حتی یک شب آرزو کرده باشیم که چی میشد اگر کلی پول تو جیبمون بود، بیایم اصولی به این مسئله بپردازیم
یک اصلی وجود داره که شاید تویی که الان این مطلب رو میخونی دوستش نداشته باشی اصلی به اسم توزیع نامساوی
بذار با یه مثال ساده شروع کنم
فرض کنیم که شخصی که یک بار توی زندگیش شکست خورده… عاطفی، مالی، حالا هر شکستی الان اینجاست و اراده و قدرتش و جمع کرده و میخواد شروع کنه نظرت نسبت به این شخص چیه؟ اگر این شخص کسب وکارش و زمین زده باشه میای بهش پیشنهاد شراکت بدی؟ چند ثانیه طول میکشه که بخوای از گذشتهی این فرد احتمال موفقیت بعدیش رو پیش بینی کنی؟ ذهن اون فرد هم همین کار رو انجام میده اما با این تفاوت که ذهن فرد شکست خورده احتمال شکست اون شخص رو مثل شما از نظر آماری مورد محاسبه قرار نمیده بلکه خیلی بیشتر از پیشبینی شما احتمال شکست رو برای خودش در نظر میگیره….
اگر این چرخه رو برای اکثر افراد در نظر بگیریم؛ انتهای این معادله به این میرسیم، که وضعیت فعلی دنیای مارو بوجود آورده و این معادله کاملا منطقی میشه. معادله ای که میگه: تنها یک درصد از آدم های جهان صاحب دارایی برابر با دو سوم ثروتی به ارزش 42 هزار میلیارد دلار هستند که از سال 2020 تاکنون در جهان تولید شده است. این تقریبا 2 برابر پولی است که 99 درصد دیگر انسانها در سیاره زمین طی مدت مشابه به دست آوردهاند.
(گزارش سال جاری انجمن خیریه اوکسفام)
این اصل توزیع نابرابره همون اصلی که از نظرت هیچ عدالتی توش نیست. این اصل همه جا وجود داره و محدود به ثروت نمیشه…
• چند نفر از افرادی که کار بلاگری رو شروع میکنند بلاگر میشن؟
• اسم چند نفر از نویسنده ها شنیده میشه؟
• چند تا ترانه ماندگار میشن؟
• چندتا ورزشکار قهرمان میشن؟
• چند نفر برای تجارت اقدام میکنند و ثروتمند میشن؟
ما آدم ها توی جامعه از همون بچگی توی سلسله مراتبی قرار میگیریم. میدونیم که نباید با بچه شَر کلاس درگیر بشیم… یا شاید توی کنکور جزئی از اون دستهی با رتبه زیر صد نباشیم و به خودمون نگیم تیزهوش… خلاصه که باورهای ما از بچگی شکل میگیره و تا بزرگسالی باهامون میمونن. این باورها شخصیت مارو شکل میده اعتماد به نفس ما و اینکه شجاعیم یا ترسو رو شکل میده
خیلی ها میان میگن من با شناخت ذهن و پیرامونم الان پولدار میشم؟ این افراد هنوز تاثیر ترشح هورمون های شادی در بدن رو درک نکردن؛ چون مقاومت بالایی نسبت به مسائلی که نمیدونن دارند. داروهای تجویز شده به افراد افسرده نیز که مهار کنندههای انتخابی بازجذب سرتونیناند دقیقا همین کار رو دارند برای بیمار انجام میدن.
یک شخص ترسو و کم رو چطور میتونه موفق بشه در حالی که ما تو دنیایی هستیم که خطر کردن تنها راه یادگیریه؟ اصلا چطور بدون خطر کردن میتونیم مهارت هامون رو گسترده کنیم فراموش نکنیم برای موفقیت باید قوی باشیم..
شخصی که هنوز کاری رو شروع نکرده چطور ترس از شکست داره؟ تا مادامی که خودت، تو خیالت هم نتونی تصور کنی شخصی شایسته و توانمند هستی، چطور ممکنه اقدام به کاری کنی؟
خب برگردیم به کارکرد مغز فروشندهای که شکست خورده بود مغز این شخص در یک حلقهی مخربی قرار گرفته که بهش میگن «حلقهی بازخورد مثبت» . اضطرابی که این شخص از شروع کار جدید و پول دراوردن داره خیلی زود به وحشتزدگی تبدیل میشه که با یک سیستم مغزی متفاوت کنترل میشه، که برای شدیدترین خطرات طراحی شده. این وحشتزدگی، از ترس بسیار زیاد بوجود میاد… حالا کافیه که دفعهی بعدی هم شکست بخوره که البته احتمالش برای همهی افراد تا حدودی وجود داره؛ حالا چه اتفاقی میفته؟ فعالیتهاش محدودتر میشه
خیلی از دوستان که در دورهی نخبگان پولسازی کارشون رو شروع کردن همین مشکل رو داشتن برخی از دوستان فقط با یک تجربهی شکست در بورس بیخیال تمام فرصتهای اطرافشون شده بودند
خیلیها بهخاطر کنترل خانواده وارد شغلی شدن که اصلا بهش علاقهمند نبودن و برخی دیگه ترس از این داشتن که حتی شروع کنند…
خانوادههایی که پیش از هر چیزی مارو در سلسله مراتب جامعه وارد کردن و خیلی وقتها بخاطر اینکه نگران ترسهای خودشون بودن مانع از یادگیری ما شدن
کاری که لازمه انجام بشه در گام ابتدایی شناخت جهان پیرامون و سپس کار کرد صحیح مغز ماست…
جمعبندی
اگر میخوای توی قانون پرایس جزو اونایی باشی که «دارن»، باید از دارایی ذهنت شروع کنی! نقص فنی ذهنت رو شناسایی و رفع کن…
بیشتر بخوانید: نقص فنی ذهن
سلام ممنون از شما عالی بود
موفق باشید
سلام ممنونم🙏💚🤲😃🤩
سلام،
بحث روشن و عالی و ریشه در فرهنگ ما هم قویا دارد۰
لذا بایستی قبل از شروع کار و تا پایان کار منسجم، متحول، بی باک، با امید و پشتوانه خدا تلاش خردمندانه انجام داد۰
با سلام،
ضمن تشکر از زحمات عزیزان
راستش موضوع اصلی قانون درست باز نشد. یه کم توضیح بیشتر نیاز داره گویا؟
ممکنه مرجع دیگری معرفی بفرمایید.
با سپاس