بلاگ

دست از سرزنش خودت بردار

تاریکی فردی

این مقاله به همت تیم محتوای گروه آموزشی امیر محمدی نگارش شده. در حین مقاله سعی شده اطلاعات مفید، کاربردی و علمی به شما داده شود اما بخاطر داشته باشید مقاله زیر توسط خود استاد محمدی مورد بازنگری قرار نگرفته است فلذا توسط ایشان تایید یا رد نمیشود، مرجع اصلی برای شما مباحثات مطرح شده توسط شخص استاد محمدی در آموزش ها هستند و نه مقالات. لزوم مطالعه مقالات زیر در کنار ارائه زاویه دید جدید به زندگی، برای تمرین ذهن آگاهی و تمرین دادن بخش خودآگاه ذهن شماست اما حتما بخاطر داشته باشید که محتوا را با آموزه های اصلی تطابق دهید.

شرکت ها و فروشگاه های زیبا مغازه های کوچک را خجالت زده میکنند. بیزینس های قدرتمند، کسب و کارهای ضعیف رو خجالت زده میکنند. فکر کردن به ورشکستگی، کسب و کار رو نابود میکند… اما ایده آل گرایی به طور کلی هر آنچیزی که داریم رو از ما میگیره. ما از ایده آل ها متنفریم و از آن میترسیم با این وجود، چطور در زندگیمان با آن کنار بیایم؟ 

آیا میشود تمام همکاران ایده آل خود را نادیده بگیریم؟ فرض کن فروشنده ی لباس در یک شبکه ی اجتماعی هستید… 

آیا میتوانید تعداد دنبال کننده ها، ویترین های زیبا، بازاریابی هوشمندانه و قدرت مالی آن هارا در نظر نگیریم؟

بیشتر بخوانید: تعادل بین نظم و بی نظمی

این راه حل خوبی نیست، چون ما در ناخودآگاهمان همواره خجالت زده میشویم و خود را سزاوار آن میدانیم

انسان هایی که خودشون رو بخاطر مقاوم نبودن سرزنش میکنند همیشه از حقیقت میترسند. میترسند بین بی نظمی و نظم تعادل ایجاد کنند و مسولیت سرنوشتشان را برعهده بگیرند. شاید سرنوشت چیزی است که خودمان باید بسازیم.

بعد از این مقدمه میخوایم به جواب این سوال برسیم که چرا ما خودمان را دوست نداریم مسئله ای که پیش تر، تا حدودی به آن پرداختیم و از تجربه ی خود در مواجهه با متقاضیانی که هیچ اقدامی در جهت خوشبختی خود نکردند صحبت کردیم.

چرا انسان ها حیوان خانگی و اشیایی که دارند رو بیش از خودشون دوست دارند؟ چرا در یک جمع شغل افراد دیگه از نظر ما جذاب تره و چرا گاهی در حسرت بخش زیست نکرده ی خودمون هستیم؟

چه کسی بیشتر از خودتان درباره ی خودتان میداند؟ اگر از جواب های اغراق آمیز فاصله بگیریم و منطقی فکر کنیم جواب این است؛ که هیچ کس بهتر از ما خودمان را نمیشناسد. ما از خطاها، ضعف ها و رنجش های خود، آگاهیم. ما بیش از همه میدانیم که چقدر به خودمان صدمه زدیم و چه تصمیمات اشتباهی در زندگی گرفتیم. پس چه کسی بهتر از خود ما میتواند، مارا سرزنش کند. ما بهتر از هرکسی میتوانیم خودمان را تحقیر کنیم و دسته کم بگیریم. این دوست نداشتن تنبیهی است که برای خودمان در نظر میگیریم.

دلیل دیگری که باعث میشود ما خودمان را دوست نداشته باشیم؛ درک و آگاهی از قدرت شر و بدی است. همانطور که میدانیم چه چیزی باعث ترس و شرم و رنجش درد خودمان میشود؛ با این دانش میتوانیم این احساسات را در فرد دیگری بوجود بیاوریم و از آن سوء استفاده کنیم. انسان میتواند هم نوع خودش را به شکل زیرکانه ای فریب دهد یا شکنجه کند. خواه ناخواه انسان تنها یک قدم تا بیماری روانی فاصله دارد انسان ها ظرفیت گسترده ای در بزهکاری دارند… هیچ کس بهتر از خودش نمیتواند تاریکی فردی اش را بشناسد. به همین دلیل ما در حسرت وجود کودکی خود هستیم.

اگر تصمیم دارید از حالا بیشتر از خودتان مراقبت کنید بیایید، برای شروع به خودتان احترام بگذارید. با خودتان به شکلی رفتار کنید که برایتان مهم است. در حقیقت زندگی کنیم و دروغ نگوییم. اینگونه شاید شروع کنیم تا سروسامانی به زندگی خودمون بدیم.

درباره ی این مسئله صحبت کردیم که، در وجود ما شخص خودخواه و متکبری وجود دارد؛ باور به این که، مردم از خود راضی و به دنبال منافع خودشان هستند چندان سخت نیست. البته شاید مخالف این مسئله باشید؛ با این حال شما تنها نیستید. افرادی که خلاف این امر فکر میکنند فشار خودبیزاری، خود تحقیری و شرمندگی را به جان میخرند. این افراد به صورت خودپسندانه برای خودشون اهمیت قائل نیستند. خطاها و کمبود هاشون رو اغراقانه مطرح میکنند. اصلا خودشون رو شایسته ی مراقبت نمیدونن. یا ساده تر، قدر خودشون رو نمیدونن؛ اما در مقابل دیگران تمام ایثار گری خودشون رو به کار میبندند، تا به دیگران کمک کنند.

سرزنش خود

در حقیقت ایده ی از خودگذشتگی و ایثار در فرهنگ و سنت های ما وجود دارد. اما این ایثار گاهی اشتباه تفسیر میشود. از خودگذشتگی بدین معنی نیست که وقتی در یک سازمانی کار میکنیم  و سازمان، دائما از ما بیشتر کار میکشد و درآمد کمی به مل میدهد؛ ساکت بمانیم. ایثار گری به معنی سکوت جلوی زورگویی نیست.

کارل یونگ دو جمله ی معروف دارد، که اول اینکه، «همسایه ات رو مثل خودت دوست بدار» و دوم «با دیگران جوری رفتار کن که توقع داری با تو رفتار کنند.»

از این دو جمله میتوان دو درس آموخت اول آنکه هیچ کدام از این دو جمله ارتباطی با خوب بودن ندارد و دوم اینکه این دو جمله دستور نیستند؛ فقط تعادل اند. از دوستان و همسر و خانواده ی خود به گونه ای مراقبت کنید که، خودشان از خودشان مراقبت میکنند. در غیر این صورت یک برده اید و از شخص  مقابل یک برده دار خلق کرده اید. حداقل همان طور که به راحتی دیگران را میبخشید، خودتان را ببخشید. شما تنها متعلق به خوتان نیستید و تنبیه خودتان میتواند عواقب بدی برای دیگران داشته باشد.

ما ظرفیتی الهی و باور نکردنی برای آگاهی داریم، ما نسخه ی کم کیفیت خداوندیم.

خیلی خوشحالم که همراه ما بودی

امیدواریم تغییرات مفیدی در نگرش شما ایجاد کرده باشیم با ما در ادامه ی این بحث از طریق لینک زیر همراه باشید.

بیشتر بخوانید: برای خودت و دیگران فداکاری کن

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مریم طالبی.
مریم طالبی.
3 ماه قبل

درود بی کران برشما وخداقوت خدمت شما.مقالات تون بسیار عالی هستن متشکرم از زحمات تون.🙏

روح الله کریمی
روح الله کریمی
6 ماه قبل

به نام هستی بخش جهان
سلام بسیارمبحث عالی بود لذت بردم سپاسگزارم